22اسفند مصادف با
سالروز تولد دکتر محمود بهزاد است. 96 سال پیش بهزاد در رشت متولد شد و با
استعدادی که در خود سراغ داشت توانست به درجات بالای علمی – انسانی دست یافته و با
انتشار آثار علمي معتبر در علوم زيستي – پزشكي، روانشناسي ،… و آموزش افرادي كه
هر يك بعدها جزو نخبگان رشته ي خود شدند و باني ارتقاي دانش و رفاه جامعه گرديدند،
و خدمات ارزنده در ترويج شيوه هاي مناسب آموزش و آموزگاري و بنياد نخستين سازمان
كتابهاي درسي ايران كه موجب شكل دادن و يكساني كتاب هاي درسي همه مقاطع تحصيلي
گرديد و خدمات ديگري كه به طور مستقیم و غيرمستقيم نقش تاثیرگذار درارتقای دانایی
جامعه ما برای بهترزیستن به همراه داشت. اهميت اين نقش بهزاد زماني بيشتر مي شود
كه بدانيم وي خود در دوراني به دنيا آمد كه فقر اقتصادي ، استبداد و جهل و ناداني
در جامعه حاكم و بارز بود و جامعه آن دوران در همهي زمينهها در تنگنا قرارداشت.
دكتر محمود بهزاد به دليل تسلط آموزش سبك فرانسوي و مدرسان فرانسوي در ايران
،توانست بر زبان فرانسوي تسلط يافته و با ورود به دانشسراي عالي علوم تربيتي و
طبيعي ،در همان سال نخست بلافاصله به عنوان دستيار استاد در آزمايشگاه فعاليت نمايد.گرايش
بهزاد به علوم طبيعي در شرايط يه وقوع پيوست كه وي در دوران تحصيل در درس رياضيات
بسيار توانمندتر بود.
تعهد بهزاد به اين مرز و بوم را در علاقه و اعتقاد به نقش تاثيرگذارش در سرزمينش
كه تا پايان عمر زندگي در ايران را به آسايش زندگي فرنگ برگزيد ، مي توان مشاهده
نمود و با اين انديشه بود كه پس از دو سال اقامت در كشور آلمان ،وجود خود را در
ايران موثرتر دانست تا در اروپا.(اگرچه برخي شخصيتهايي كه زندگي در ساير كشورها
را برگزيدند، توانستند در شرايط مناسب نقش موثر خود را براي اين سرمين ايفا
نمايند).
متاسفانه در طي بيش از 70سال تلاش اين بزرگ مرد عرصه دانش كشورمان نه تنها هرگز به
طور شايسته مورد تقدير قرارنگرفت ، بلكه در مواردي مورد بيتوجهي يا كم توجهي و
حتي كنايه هاي تند و سرد حكومتهاي وقت واقع شد.جداي از دريافت جايزه سلطنتي از
حكومت وقت در سال 1338به دليل ترجمهي كتاب « سرگذشت زمين » اثر جورج گاموف و پس
از انقلاب نيز چند مورد تقديراز سوي شاگردان و دوستان وفادارش كه در مسندهاي دولتي
يا غيردولتي قرارداشتند، كه آخرينش در تابستان سال 1385 در رشت بود ؛ و
ماندگارترين اين تقديرها نيز نصب تنديس پيكرهي وي به همراه سه شخصيت بزرگ گيلاني
در زمان حياتشان از سوي شوراي اسلامي شهر رشت در سبزه ميدان رشت بود،هرگز به طور
شايسته و بايسته از سوي متوليان علوم كشور در دولتها تلاش70سال خدمت دكتر بهزاد
مورد تقدير قرار نگرفت تا نسلهاي جوان ما با اين استاد فرزانه بيش از اين آشنا شده
و سب و سياق وي را چراغ راه خود قرار دهند.
يكي از ويژگيهاي بارز استاد بهزاد دعوت اطرافيان و ترويج كاهش فشار رواني و
تسلط برخود بود كه در گفتار و نوشتارهايش همواره تاكيد داشت. وي در اواخر عمرش (18/02/1386)
مقالهاي در اين خصوص تهيه و به منظور نشر براي اينجانب ارسال نمود كه
تاكنون فرصت انتشارش مهيا نگرديد ولي به مناسبت سالروز تولدش قسمتهايي از اين متن
را به عنوان پايان مطلب ارايه مي كنم:
«… چاره اين همه ناراحتي ،پذيرش واقعيتهاي آزاردهنده و سالم نگهداشتن تن و روان
است و بس.هيچ گاه در پي آن نباشيد كه چرا واقعيتهاي آزاردهنده به وجود آمده اند .
به فكر چرابودن ،سبب ناراحتي ميشود. بپذيريد كه وجود دارند و اگر بتوانيد با كمك
ديگران آنها را از سر راهها برداريد، اما بپذيريد كه وجود دارند.آرامش رواني خود
را صرف پيداكردن چراها نكنيد…… از برخورد با قانون شكني ها ، خلافكاريها ، بي
توجهي ها به حقوق ديگران ناراحت نشويد.آنها را به عنوان واقعيت بپذيريد تا زياني
به شما نرسد و البته در پي رفع آنها ، در صورت امكان برآييد.
خلاصه كلام :همواره آرامش خودتان را حفظ كنيد زيرا ناراحت شدن شما واقعيت
هاي آزاردهنده را از بين نمي بردبلكه به شما زيان مي رساند؛والسلام. اين نسخه موثر
آرامش رواني پايدار شماست.»