اگرچه در شاسنامه استاد دکتر محمود بهزاد نخستين روزپاييز را زادروزش نوشتهاند، اما او در 22 اسفند 1392 در رشت چشم بر جهان گشود.خود ميگفت " من صدمين سالروز تولدم را بايد ببينم"؛ وی این تصور را برپایهی ایمان به باور "روش زندگی علمی" بیان مینمود؛ و اگر بيماري سرطان وي را غافلگير نميكرد، به يقين 22 اسفند امسال را ميتوانستيم در كنار وي جشن بگيريم.
اگر بپذیریم شرط لازم و بنیادی برای رسیدن به دموکراسی هرکشوری، ارتقا و گسترش دانایی و دانش در بین آحاد مردم کشور است و بر این پایه است که میتوان آموزش و پرورش را در راستای دموکراسی و کسب آزادی بیان نمود؛ دکتر بهزاد در مسیر فراگیری دانش و آموختن بهتدریج به این موضوع آگاهی یافت و ایمان آورد. وی که دوران ابتدایی را با رفوزه شدن پشت سر گذاشت، به عنوان نفر دوم دیپلم گرفته شهر، در دوران دانشگاه به عنوان دستیار اساتید و پس از آن با خلق آثار ارزشمند برنده جایزه سلطنتی گردید. بنابراین راه کسب آزادی و رسیدن به دموکراسی رانه تنها یافت بلکه با ایمان و باور این که میتواند در ارتقا و گسترش دانش و علمآموزی جامعه خود کارا باشد، در زمان حیات خود حدود 100 عنوان کتاب نگارش، ترجمه و دههاکتاب ویراستاری نمود و صدها مقاله و سخنرانی علمی - اجتماعی ارایه داد.
ایمان به "روش زندگی علمی" در وی را با نخستین اصلآموزش علمی یعنی "مشاهده کردن" میتوان پی برد. او رویدادهای طبیعی واجتماعی پیرامون خود را به خوبی "مشاهده"و چارهاندیشی میکرد؛ یعنی بیتفاوت نبود! بدین ترتیب هم راهکار ارایه میداد وهم بر افراد پیرامون خود اثرگذاری مینمود! نشانههای تایید این موضوع، قلمفرساییهاو سخنسراییهای عزیزان و دوستدارانش طی این چند سال پس از درگذشتش بودهاست.
نميخواهم اغراقهاي سفرهی "مهرباني ايراني" رادر اين نوشتار پهن نمايم؛ اما بايد بگويم كه دكتر محمود بهزاد از گروه انسانهاي نيك و شريف و استثنايي در عرصهي علم و آموزش و پرورش كشورمان بود كه به قول يكي از دوستان در هر قرن انگشتشمار مانند او بر سپهر كشورمان ميدرخشند.
انتساب عباراتي چون" پدر آموزش زيستشناسي نوين ايران" ، " آسيموف ايران" از سوي مخاطبان آثار و سخنرانيهايش، بيانگر اين حقيقت بودهاست كه كشورمان براي فرار از ناداني و جهل در همه عرصههاي زندگي اجتماعي و فردي نيازمند گسترش دانش بودهاست؛ نيازي كه استاد از اوان جوانيمتوجه آن شد و سپس به باور خود، ايمان آورد و در اجراي آن باور، تلاش كرد و در اينراه از هيچ كوششي كوتاهي ننمود.
" آنانكه براي دعاي باران به تپهها ميروند، تنها كساني به اين كار ايمان دارند كه با خود چتر آورده باشند". بهزاد نيز براي نشاندادن باور به دانش و زندگي علمي در همه عرصههاي زندگي و اجتماع، خود زندگي علمي را اجرا كرد؛ يعني خوردن، خوابيدن،ورزش و تفريح و مطالعه و روبرويي با فشارهاي رواني را بر پايه اصول علمي اجرا مينمودو بر كسان زيادي اثر ميگذاشت.
او در ايمان به باورش، ، استانهاي گيلان، تهران، سمنان تا کرمانشاه را براي آموزش در نورديد. براي گسترش دانش به تنهايي و گروهي در عرصههاي زيستشناسي، زمينشناسي،فيزيولوژي، روانشناسي و... آثار علمي گوناگوني به زبان ساده به نگارش درآورد و اين آْموزش را از گروههای پايهي كشور يعني مدارس آغاز نمود و براي رسيدن به اين هدف، ابتدا ميبايست آموزش علوم و دروس را در سراسر كشور يكسان مينمود. بنابراين با بنياد نهادن "سازمان كتابهاي درسي ايران" و سپس تشكيل گروههاي علمي و اعزام به ديگر كشورها، تجارب آموزشي نوين را وارد كشور نمود و بدین ترتیب رسم خط آموزشی يكساني را در مدارس شکل داد.
در هنگامي كه با ديوار خودخواهيهاي مسئولان وقت روبرو ميشد و مجبور به ترك يا محروم از مسند اجرايي ميگرديد، به تنهايي يا با دوستان به ترجمه و نگارش آثار علمي به زبان ساده ميپرداخت؛ و بدين تريب توانست تحسين دوست و دشمن را برانگيزد، به گونهاي كه همان بدانديشاني كه دستشان به خون برادرش آغشته شده بودند را وادار به تسليم در برابر گسترش علمآموزي نمود و دراواخر دهه 30 مجبور به اعطاي جايزه سلطنتي براي ترجمه كتاب ژنتيك به وي شدند.
و بدين ترتيب بود كه در ادامه اثرپذيري جامعه از اعزام نخستين و گروههاي بعدی دانشجو در اواخر دوره قاجار، بهزاد نيز از ابتداي حكومت پهلوي و به ويژه پس از كودتاي 28 مرداد و خفقان حاكم و گسترش جهل و ناداني در لايههاي جامعه، با پرورش گروه بزرگي از متخصصان و اقدامات بنيادي ذكرشده، نقشي تاثيرگذار در اين دوره از گسترش علمآموزي در كشور ايفا نمود. در واقع باور وي به اين بود كه با علمآموزي مي توان از جهل و ناداني مردم كاست و بدين ترتيب گامي موثر براي رسيدن به دموكراسي برداشت؛ موضوعي كه سبب كينهتوزي بدخواهان مردم و كشور نسبت به وي گرديد.
پس از درگذشت استاد، اگر چه هرگز اقدامي نه در خور شان استاد براي الگوسازي در ميان جوانان صورت نگرفت، ولي سخنها و نوشتههاي زيادي در تمجيد ويژگيهاي نيك وي و گاه نقد كردار و گفتارش گفته و نوشته شد.
اگر چه از همه توانمنديها و اعتبار علمي– شخصيتي استاد، در زمان زنده بودنش در كشور بهره گرفته نشد اما بهترين سپاسگزاري در زمان زندهبودنش انجام شد؛ مراسم گراميداشت از سوي شاگردان دبيرستان البرز استاد كه در سالن خاتمالانبياي رشت اجرا شد و نصب تنديس پيكرهي استاد درسبزه ميدان رشت از سوي شوراي شهر رشت ( در ابتدای دهه 80) و مراسمي ديگر درفرهنگستان علوم پزشكي ايران و ... .
اما هرگز ارادهي بهرهگيري از اين اعتبار استاد پس از مرگش به جد ديده نشد. استاندار وقت گيلان (مهندس قهرماني) كه در مراسم پس از مرگش در سالن انجمن داروسازان گيلان اعلام نموده بود خياباني را به نام استاد مشخص خواهند نمود، هرگز نتوانست به اين وعدهاش عمل كند و در پي پيگيريهاي بعدي نيز شوراي شهر دورهي گذشته شهرستان رشت به اين موضوع توجهي ننمود. دانشگاههاي گيلان نيز، كه زماني استاد در آنها فيزيولوژي و روانشناسي فيزيولوژي درس ميداد، حاضر نشدند نام سالن، ساختمان يا تالار به نام استاد زيبنده كنند و حتي تابلويي از چهره استاد نصب نكردند تا دانشجويان رسم وفاداري به بزرگان اثرگذار را از بزرگان اهل "ادب" ببينند و ياد بگيرند. در رهگذر اين بيتوجهي، ياران قديمي استاد نيز به تدريج از تب و تاب افتادند و مسلك انفعالي را پيشه نمودند!
نظام پزشكي و انجمن داروسازان گيلان نيز با داشتن ريشسفيدان با نقوذ و با اعتبار در مجموعه خود، نتوانست كاري بنيادي دراين خصوص اجرا نمايد!
اما اميد اين است كه در سالهاي آيندهي نزديك شاهد تاسيس"بنياد بهزاد" براي شناساندن شخصيت وي به جوانان ميهنمان باشيم و بدين ترتيب در گسترش اخلاق در كشور، الگوهاي معاصر را بشناسانيم.
"هميشه آن سوي ديوارهاي نوميدي ، اميد هست و افقهاي بيكران روشن"
برای مطالعه و دستیابی به موضوعات ارایه شده توسط استاد دکتر محمود بهزاد میتوانید آدرس زیر مراجعه کنید و بخوانید:
1- به نظر شما نیاز جامعهی علمی ما به ترجمه تا چه پایه است؟ در ضمن به هنگام ترجمه به وضع اصطلاحات میپردازید؟تاکنون چه اصطلاحاتی را وضع کردهاید؟
چرا برخی معلمان با شاگردان خود در کشمکش هستند و به اصطلاح هیچ وقت با آنها آبشان به یک جو نمیرود؟
آیا در فراخنای تفکرات و تحقیقات علمی مجال جدال ایدهالیسم و ماتریالیسم تا چه حد است؟
آیا میتوان انسان را برترین جانداران عالم به حساب آورد؟
آدرس:
issue-01.darwinday.ir/bh-cn.html
علیاصغرعلیزاده- انتشارات گپ
دارنده عنوان "شایسته تقدیر" سال 1394
برنده جایزه و برگزیده کتاب سال 1390
گواهی نامه ایزو
یادمان دکتر محمود بهزاد